اهمیت صداها در اینترنت اشیاء موضوعی است که امروز بررسی می کنیم. با بسیاری از وسایل مصرفی، ما میتوانیم بدون نیاز به نگاه مستقیم به آنها، در مورد وضعیت آنها بدانیم.
وقتی سر کتری روی زمین میافتد، میدانید که آب جوش آمده است. وقتی توستر نانها را بالا میبرد، میدانید که نان برشته آماده شده است. زمزمه ملایم یک فریزر به شما میگوید که به طور عادی کار میکند.
هر چه بیشتر از یک دستگاه ویژه استفاده کنید، بیشتر به صدای آن عادت خواهید کرد. اگر چیزی متفاوت میشنوید، مانند موتور اتومبیل که صدای عجیبی ایجاد میکند، ممکن است زمان تماس با یک مکانیک باشد.
در حالی که دستگاه های مصرفی کارکرد روزمره خود را انجام میدهند، صدا به ما این اجازه را میدهد که پیامی دریافت کنیم. ما همچنین اطلاعات آنها را در حدود ۴۰ میلیثانیه سریعتر از نشانههای بصری تفسیر میکنیم.
به همین دلیل است که در مسابقات ورزشی نظیر دوومیدانی از پیستول ها برای شروع مسابقه استفاده می کنند.
با اینحال، این نوع صداها در عصر دیجیتال صداهای مزاحم تلقی می شود و افراد دوست دارند آن ها را خاموش و یا به حداقل برسانند.
طراحان دیجیتال تمایل به طراحی صداهای متفاوتی را ندارند. برای مثال حتی زمانی که ما زنگ هشدار را قطع می کنیم، ما اغلب نمی دانیم کدام دستگاه منبع این صدا است، زیرا صدای اکثر آنها بسیار مشابه است.
ما همه این موارد را کنار میگذاریم، زیرا بطور مثال در مورد هشدارهای صوتی وقتی که به هر حال به صفحه نمایش نگاه میکنیم، کمتر ضروری به نظر می رسد.
با این حال، اکنون ما وارد دورانی میشویم که ممکن است بخواهیم در این رابطه تجدید نظر کنیم. به اینترنت اشیاء خوش آمدید، جایی که وسایل خانگی بیشتر و بیشتری در حال کامپیوتری شدن هستند، از تلویزیون تا یخچال، آژیر خطر سرقت تا نورپردازی خانگی.
وسایل خانگی به طور فزایندهای با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند و حتی مطابق با الزامات ما تکامل پیدا میکنند و افزایش قابلیت چشمگیری در کاری که میتوانند انجام دهند، مشاهده می گردد.
به نظر میرسد که ما این دستگاهها را از طریق یک واسطه کنترل خواهیم کرد. بدین ترتیب تولید کنندگان رباتها، نمایشگرهای هوشمند و دستیاران صوتی را می توان به درجات مختلفی از موفقیت سوق داد.
بهتر است بر روی مطالعه چشم انداز کتری و تسترها زمان بگذاریم و دستگاههای آینده را برای کنترل از طریق گوشی های هوشمند برنامه ریزی کنیم. در غیر این صورت، ما در حال عبور از یک جریان کامل اطلاعاتی هستیم که میتواند اهمیت صداها در اینترنت اشیاء را بسیار موثرتر کند.
هشدارهای این دستگاهها نباید خیلی شلوغ باشند. این دستگاه ها میتوانند تنها در موقع لزوم به ما هشدار دهند.
آنها میتوانند برنامهریزی شوند تا صداهای کمتری در طول زمان داشته باشند تا تایید کنند که کاربر با دستگاه آشنا است و آن را به درستی اجرا میکند.
شکست های صوتی گذشته نباید ما را ناامید کند. بهترین مثال از تبدیل واقعیت به مجازی، شاید صدای مچاله شدن کاغذی باشد که در بسیاری از کامپیوترها هنگامی که روی سطل آشغال کلیک میکنید، شنیده می شود.
افراد تمایل دارند که این شمایل شنوایی را ترک کنند، شاید به این دلیل که درک و به یاد آوردن آن آسان است.
صداهای بلند مهم تر از صداهای آرام در نظر گرفته می شوند. صداهای کوتاه و نامنظم باعث جذابیت بیشتر می شود؛ و اندازه یک شی با نسبت آن به فرکانس بالا به پایین تعیین می گردد، با فرکانس های پایین تر یک شی بزرگتر را توصیف می کند.
اگر طراحان قوانین مانند این را دقیق تر دنبال کنند، می توانند هشدارهای مفیدتری ایجاد کنند.
هشدارهای صوتی تنها بخش کوچکی از تصویر هستند. این قضیه هنگامی ارزش بیشتری دارد که وسایل هم قادر به شنیدن صدای دیگر دستگاه ها و هم قادر به شنیدن انواع صداها در خانه باشند.
این قضیه می تواند به راحتی با استفاده از تکنولوژی مشابه به علامت های صوتی انجام شود، جایی که صداهای بسیار ظریفی در یک آهنگ موسیقی جاسازی شده است. در مورد دستگاه های خانگی، همه آنها نیاز به یک میکروفون، بلندگو و نرم افزار مربوطه دارند.
نمایشگرهای یخچال و فریزر می توانند محیط صدای شنیداری خود را هنگام ورود به سیستم، بررسی کنند. آنها ممکن است صداهای خود را برای تکمیل صداهایی که از سایر دستگاه ها می آیند، تغییر دهند، بدون اینکه حتی کاربر از تغییرات آگاه باشند.
هنگامی که صدای خرخرمانندی شنیده می شود درها می توانند قفل شوند. گریه کودکانی که گریه میکنند میتواند باعث ایجاد یک شب آرامشبخش، با موسیقی یا میکروفون برای شنیدن صدای مادر یا پدر آنها شود.
دستگاههای مختلف میتوانند با زیرکی سرو صدا راه بیندازند و اگر باعث جلب توجه شوند، آنها را تغییر دهند. یا اگر یک صدا شباهت زیادی به آژیر خطر دزدی داشته باشد، دستگاه میتواند به طور خودکار آن را به چیز دیگری تغییر دهد.
از آنجا که همه دستگاهها به صورت آنلاین کار می کنند، طراحان صدا می توانند با استفاده از مانیتور برای نظارت بر حداکثر بهره وری و تاثیر گذاری بر طراحی های آینده استفاده کنند. آنها ممکن است پالت وسیعی از صداها را به دستگاه ها ارائه دهند و آنها را به طور خودکار به روزرسانی کنند. این امر بصورت کاملا یکپارچه اتفاق می افتد.
صداها در اینترنت اشیاء به نظر می رسد که ارتباط ما با دستگاه های خانگی را متحول می کند، اما اگر دستگاه ها صدای خود را بشنوند و به این ترتیب کار کنند، کارکرد دستگاه بسیار کارآمدتر خواهد بود. طراحان باید این را اولویت بندی کنند و از اشتباهات دستگاه های دیجیتالی که تا کنون تولید شده اند، درس بگیرند.
بیشتر بدانید: